English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 97 (6941 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
atmospheric oxygen U اکسیژن هوا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
oxidation U عمل ترکیب اکسیژن با جسم دیگری
oxidation U ترکیب با اکسیژن
oxygenate U اکسیژن زدن
oxygenate U اکسیژن امیختن
oxygenated U اکسیژن زدن
oxygenated U اکسیژن امیختن
oxygenates U اکسیژن زدن
oxygenates U اکسیژن امیختن
oxygenating U اکسیژن زدن
oxygenating U اکسیژن امیختن
oxidised U با اکسیژن ترکیب کردن
oxidises U با اکسیژن ترکیب کردن
oxidising U با اکسیژن ترکیب کردن
oxidize U با اکسیژن ترکیب کردن
oxidizes U با اکسیژن ترکیب کردن
oxidizing U با اکسیژن ترکیب کردن
oxygen U اکسیژن
oxygen U اکسیژن دار
oxygen U گاز اکسیژن
oxide U ماده شیمیایی از اکسیژن
oxides U ماده شیمیایی از اکسیژن
aqualung U دستگاه تنفس اکسیژن
aqualungs U دستگاه تنفس اکسیژن
ozone U نوعی اکسیژن ابی کمرنگ گازی و تغییر گرای
acetylene oxygen flame U شعله استیلن اکسیژن
acidic oxide U اکسیژن اسیدی
acidity coefficient U نسبت اکسیژن
oxygen ration U نسبت اکسیژن
acyl oxygen fission U گسسته شدن پیوند اسیل-اکسیژن
anoxia U کمبود اکسیژن
anoxia U فقدان اکسیژن در سلولهای خونی و بافتی که اغلب منجربه زیانهای جبران ناپذیری میشود
atomic weight U وزن اتمی یک عنصر که برمبنای 61 وزن اتمی اکسیژن قرار داده شده است
b.o.d U نیاز زیست شیمیایی به اکسیژن
biochemical oxygen demand U نیاز زیست شیمیایی به اکسیژن
biological oxygen demand U نیاز زیست شیمیایی به اکسیژن
c.o.d U نیاز شیمیایی به اکسیژن
chemical oxygen demand U نیاز شیمیایی اکسیژن
continuous flow oxygen system U سیستم اکسیژنی که در ان جریان اکسیژن به صورت پیوسته میباشد
demand oxygen system U سیستم اکسیژنی که در ان جریان اکسیژن به صورت تناوبی و همزمان با تنفس شخص باشد
deoxidate U بی اکسیژن کردن
deoxidation U اکسیژن گیری
deoxidize U بی اکسیژن کردن
deoxidize U از صورت ترکیبی با اکسیژن دراوردن
deoxygenate U اکسیژن گیری کردن از فاقد اکسیژن کردن
deoxygenation U اکسیژن زدایی
empyreal air U اکسیژن
eudiometry U سنجش اکسیژن هوا
hypoxemia U کاهش اکسیژن بافت
hypoxia U کمبود اکسیژن در بافتهای بدن
hypoxia U کاهش اکسیژن بافت
isatin U رنگ قرمزی که از ترکیب نیل با اکسیژن بدست می اید
liquid exygen U اکسیژن مایع
liquid oxygen U اکسیژن مایع
lox U اکسیژن مایع
maximal aerobic power U بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر اکسیژن مصرفی حداکثر توان توازی
maximal oxygen consumption U حداکثر اکسیژن مصرفی بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر توان هوازی
maximal oxygen uptake U حداکثر اکسیژن مصرفی بیشینه اکسیژن مصرفی حداکثر توان هوازی
maximal oxygen consumption per minute U حداکثر اکسیژن مصرفی دردقیقه بیشینه اکسیژن مصرفی در دقیقه
maxvo U حداکثر اکسیژن مصرفی
maxvo U بیشینه اکسیژن مصرفی
monoxide U اکسیدی که اکسیژن وفلز ان برابر باشد
nitrous acid U اسیدی که کمتراز تیزاب اکسیژن دارد
oxidization U ترکیب با اکسیژن
oxyacetylene welding U جوش اکسیژن
oxyacid U اسید اکسیژن دار
oxybiont U اکسیژن زی
oxygen acid U اسید اکسیژن دار
oxygen bottle U محفظهای برای نگهداری اکسیژن گازی تحت فشار زیاد
oxygen carrier U اکسیژن بر
oxygen convertor U مبدل اکسیژن مایع به اکسیژن گازی در سیستمهای تنفسی
oxygen cylinder U مخزن اکسیژن
oxygen cylinder U سیلندر اکسیژن
oxygen debt U بدهی اکسیژن
oxygen debt U وام اکسیژن
oxygen deficit U کمبود اکسیژن
oxygen deficit U کسر اکسیژن
oxygen extraction U جذب اکسیژن
oxygenation U ترکیب با اکسیژن
oxygenation U اکسیژن زنی
oxygenation U امیزش با اکسیژن
oxygenization U اکسیژن دهی
oxygenize U با اکسیژن ترکیب کردن اکسیژن زدن
oxygenize U با اکسیژن امیختن
oxyhydrogen U اکسیژن امیخته به ایدروژن
oxyhydrogen blowpipe U بوری زرگری که دران اکسیژن و ایدروژن با هم امیخته میشوند
phenolic epoxy U خانوادهای از رزینها وچسبها که در مشتقات فنل کاربرد فراوان دارند و درهمه انها پلهای اکسیژن رابط رادیکالهای هیدروکربنی وجود دارد
pressure breathing U تنفس مصنوعی دادن با تولیداختلاف فشار هوا دستگاه تنفس یدکی اکسیژن برای خلبان
protoxide U ترکیبی که حداقل ذرات اکسیژن دران باشد
pulmotor U دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
rebreather U سیستم اکسیژن مداربسته
steno oxibiant U اکسیژن کم تاب
tetroxide U ترکیب دارای چهار اتم اکسیژن
volcanize U جوش اکسیژن زدن
vulcanization U حرارت زیاد جوش اکسیژن لاستیک وفلزات
The room is stuffy. U هوای اتاق سنگین است (کمبود اکسیژن)
ageing U ثابت شدن رنگ در اثر گذشت زمان و تحت تاثیر اکسیژن موجود در هوا
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
1size of the hypolimnetic oxygen debt
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com